English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5867 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
rein U کنترل
control code U کد کنترل
controlling U کنترل
controls U کنترل
check-ups U کنترل
control U کنترل
check-up U کنترل
minor control U کنترل کم
line control U کنترل خط
price control U کنترل قیمت
control program U برنامه کنترل
air control U کنترل هوایی
control U کنترل بازبینی
control logic U منطق کنترل
control sequence U ترتیب کنترل
control lever U اهرم کنترل
control language U زبان کنترل
controls U کنترل بازبینی
process control U کنترل فرایند
control sheet U برگ کنترل
controls U کنترل کردن
manual control U کنترل دستی
process control U کنترل فرایندها
carriage U کنترل چاپگر
controlling U کنترل بازبینی
production control U کنترل تولید
control U کنترل کردن
control pannel U پانل کنترل
control pannel U تابلوی کنترل
minor control U کنترل ضعیف
mixture control U کنترل مخلوط
monetary control U کنترل پولی
numerical control U کنترل عددی
motor control U کنترل حرکتی
birth control U کنترل موالید
control panel U صفحه کنترل
uncontrolled U کنترل نشده
controlled U کنترل شده
n/c U کنترل عددی
carriages U کنترل چاپگر
net control U کنترل شبکه
control of resources U کنترل منابع
access control U کنترل دستیابی
accuracy control U کنترل دقت
pilot lamp U لامپ کنترل
error control U کنترل خطا
controlling U کنترل کردن
marketing audit U کنترل داخلی
control section U قسمت کنترل
control section U بخش کنترل
material control U کنترل مواد
control markings U علایم کنترل
control memory U حافظه کنترل
control mode U باب کنترل
control rod U میله کنترل
control register U ثبات کنترل
penstock U دریچه کنترل اب
control procedure U رویه کنترل
control port U درگاه کنترل
organization control U کنترل سازمانی
control panel U تابلوی کنترل
cortical control U کنترل مغزی
check-up U کنترل کردن
check-ups U کنترل کردن
data control U کنترل داده ها
full command U کنترل کامل
takeover U اعمال کنترل
takeovers U اعمال کنترل
frequency control U کنترل فرکانس
damage control U کنترل خسارات
governing mode U روش کنترل
government control U کنترل دولتی
cpu U واحد کنترل
camshaft U محور کنترل
camshafts U محور کنترل
ctrl U کلید کنترل
cu U واحد کنترل
ground control U کنترل زمینی
grid control U کنترل شبکه
frequency check U کنترل فرکانس
forms control U کنترل فرم ها
fighter control U کنترل شکاریها
field control U کنترل میدان
external control U کنترل خارجی
experimental control U کنترل ازمایشی
exchange control U کنترل ارزی
exchange control U کنترل ارز
electric control U کنترل الکتریکی
direct control U کنترل مستقیم
fire control U کنترل اتش
digital control U کنترل دیجیتالی
fly control U برج کنترل
relays U یچ کنترل الکترومغناطیسی
flow control U کنترل جریان
relayed U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relay U یچ کنترل الکترومغناطیسی
flight control U کنترل پرواز
fiscal control U کنترل مالی
electronic control U کنترل الکترونیکی
control signal U علامت کنترل
light brightness control U کنترل روشنایی
lift control U کنترل اسانسور
lever control U کنترل اهرمی
level control U کنترل سطح
lateral control U کنترل جانبی
control store U انباره کنترل
control structure U ساخت کنترل
control surface U سطح کنترل
command and control U کنترل و فرماندهی
bridling U کنترل کردن
bridles U کنترل کردن
control slide U کشوی کنترل
control slide U غلتگاه کنترل
control station U ایستگاه کنترل
light control U کنترل روشنایی
light control U کنترل نور
lighting control U کنترل روشنایی
bridle U کنترل کردن
bridled U کنترل کردن
remote control U کنترل از دور
control system U سیستم کنترل
controllable U قابل کنترل
inspection lamp U لامپ کنترل
input control U کنترل ورودی
indirect control U کنترل غیرمستقیم
image control U کنترل تصویر
ignition control U کنترل احتراق
frame U کنترل هایی
hydraulic tracer control U کنترل پیستونی
intensity control U کنترل شدت
inventory control U کنترل موجودی
control unit U واحد کنترل
control wheel U صفحه کنترل
pulpit U میز کنترل
pulpits U میز کنترل
control word U کلمه کنترل
controllability U قابلیت کنترل
hoo heap U کنترل نفس
program control U کنترل برنامه
cam control U بادامک کنترل
bowden control cable U کابل کنترل
run wild <idiom> U غیرقابل کنترل
control bus U گذرگاه کنترل
control bus U مسیر کنترل
control cable U کابل کنترل
get along <idiom> U کنترل کردن
control card U کارت کنترل
Recent search history Forum search
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1معنی lead lag compensator
1i was rebelling now
2Rowdy
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com